در قضیه خودکشی دختر دوازده ساله ساکن زردلان هلیلان در گام اول احساسات خود را بروز دادیم ،درست ! برای اینکه از قافله عقب نمانیم ،به سرعت چندین مطلب نوشته ودر فضای مجازی انتشار دادیم ،این هم بماند !اما نگاه عمیق وکارشناسانه به زوایای این اتفاق به ما می گوید در پشت این اتفاق ابهاماتی وجود دارد که بررسی دقیق آنها می تواند ورق را برگرداند .
کد خبر: ۸۳۸۳۲۴
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۰ 12 April 2020

تابناک ایلام::روز گذشته خبر خودکشی دختر 12 ساله هلیلانی نه تنها در استان یلکه در آنی تمامی استانهای کشور را درنوردید ،سرعت انتشار این خبر نه به خاطر مقوله خود کشی بلکه نشات گرفته از چرایی این اتفاق و سن فاعل بر می گردد. قطعا هر انسانی با هردیدگاه ،دین ومذهبی از فوت همنوع خود ناراحت و دل نگران می شود ،چه رسد به این که آن همنوع یک کودک 12ساله باشد که براساس آنچه که عنوان شده است ،بخاطر فقر خانواده وعدم تامین نیازهای اولیه اش دست به این عمل زده باشد.

یقینا  این خبر دردناک دل هر انسانی را به درد آورده است ،ما هم به حکم انسان بودن ناراحت شدیم و ناراحتی خود را در غالب یکی دو مطلب در همین رسانه بروز دادیم ،اینکه رسانه درگام اول به یک موضوع با این درجه اهمیت که افکار عمومی را جریحه دار نموده ورود کند،یک رسالت است ،اما رسالت دیگری  هم که دارد ونبایستی از آن غافل شود ،تحلیل وبررسی چرایی بروز این اتفاقات و یافتن حقیقت های مکتوم مانده در زیر هیاهوی حوادث است .

یک وظیفه بزرگ دیگری همه متوجه رسانه هاست ،توجه به عمق واثار مخرب این وقایع بر جامعه در تمامی ابعاد است ،مخاطرات این اتفاق به اندازه ای بزرگ است که بتواند بار منفی ابعاد جهانی این رویداد تلخ را متوجه کشور نماید ،از این رو باید با دقت وحساسیت به این موضوع ورود کرد تا خدایی نخواسته به دست خویشتن مشکلی را بر مشکلات مردم وکشور نیافزاییم.

ذکر این نکته هم ضروری به نظر می رسد ؛همانطور که در تحلیل های قبلی نیز به صراحت به آن پرداخته ایم ،خودکشی در استان ایلام یک پدیده چند فاکتوریست ،به این معنا که فقط فقر وبدبختی نمی تواند دلیل ومحرک آن باشد . متاسفانه براساس یک رویکرد فرهنگی نادرست ،خودکشی بعنوان یک فرهنگ در زندگی ما جا خوش کرده است .

درپشت تمامی عوامل که از آن تحت عنوان عوامل چند فاکتوری پدیده خودکشی یاد می شود ،عاملی دیگری خوابیده است که از آن تحت عنوان محرک یا چاشنی می توان یاد کرد،عاملی فرهنگی به نام " شکل گیری شخصیت خود کشی ". باید اذعان کرد که دراستان ما مشکل اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی و یا روانی می توانند در رواج خودکشی موثر باشند ،اما عامل نیستند. عامل اصلی همان شکلگیری و تثبیت "شخصیت خودکشی" در یکایک ما ایلامی هااست که  دارا وندار هم نمی شناسد،ساده تر بگوییم که استفاده از لفظ "خودکشی می کنم " در ادبیات وگفتمان ما رواج دارد ،به حربه وسیله ای  برای تامین نظر و یا رسیدن به هدف تبدیل شده است .

اینکه با بروز یک خودکشی این تصور به وجود بیاید که کوتاهی  یک دستگاه اداری  عامل تمام این بدبختی هاست و هرکسی به زعم خود باهدف تسویه حساب شخصی ،مدیر یک دستگاه را عامل این اتفاقات قلمداد و کاسه وکوزه ها را سر او بشکند ،تصوری غلط و عملی غیر منطقی ،غیر علمی وغیر اخلاقی  است .چرا که همانگونه که عوامل متعدد در بروز خود کشی دخالت دارند ،دستگاههای متعددی هم دراین قضیه سهیم هستند ،نه به این معنا عامل خودکشی باشند ،بلکه می توانند با طرح ریزی درست ورفع مشکلات بعنوان یکی از فاکتورهای خودکشی دین خود را ادا نمایند .

در قضیه خودکشی دختر دوازده ساله ساکن زردلان هلیلان در گام اول احساسات خود را بروز دادیم ،درست ! برای اینکه از قافله عقب نمانیم ،به سرعت چندین مطلب نوشته ودر فضای مجازی انتشار دادیم ،این هم بماند !اما نگاه عمیق وکارشناسانه به زوایای این اتفاق به ما می گوید در پشت این اتفاق ابهاماتی وجود دارد که بررسی دقیق آنها می تواند ورق را برگرداند .

اول اینکه در هیچ جای دنیا نشنیده وندیده ایم که یک کودک ابتدایی در محتصات ذهنی اش مفهومی به نام خودکشی وارد شده باشد ،ترس از مرگ یک کابوس دهشتناک برای کودکان قلمداد می شود . چگونه یک کودک 12 ساله به این فکر رسیده است و از نظر جسمانی ،جثه وتوانایی فیزیکی چگونه توانسته است در سقفی دار ایجاد نماید ودر نهایت به زندگی خود خاتمه بخشد ؟!

دوم ؛سطح زندگی تمامی ساکنین این روستا در یک حد است ،چشم وهم چشمی در این روستا اصلا معنا ندارد ،مردمانی که سالهاست قناعت به حداقل های یک زندگی در فرهنگشان جاری وساریست .از نظر فرهنگی نیزبه سطحی نرسیده اند که خود رابه زندگی های مرفه بیرون از حصار روستا انطباق دهند .

سوم ،همانگونه که مدیرکل بهزیستی هم عنوان داشته اند  این خانواده پنج نفره به علت معلولیت سرپرست خانواده از ناحیه یک دست، تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند که درچارچوب قوانین و دستورالعمل های مربوطه از کمک های مستمر و غیر مستمر سازمان شامل کمک هزینه ساخت مسکن(۱۴۰ میلیون ریال)، مستمری ماهیانه(پنج میلیون و ۱۵۰ هزار ریال)، کمک هزینه معیشت( هر سه ماه چهار میلیون و ۵۰۰ هزار ریال)، هزینه کمک معاش(هشت میلیون ریال) و سایر کمک های غیر مستمر نظیر بسته های غذایی ویارانه ماهیانه 225هزارتومان برخوردارند.بنابراین خانواده از توان لازم برای هزینه 50هزارتومانی جهت تامین لباس این کودک برخوردار بوده اند.

چهارم ،معمولا خریدهای نوروزی مثل لباس در روزهای پایانی اسفند صورت می گیرد و اگر هم کوتاهی در زمینه عدم تامین لباس این کودک صورت گرفته باشد طبیعتا باید در همان ماه رقم می خورد ،اینکه این دخترک معصوم در 17فروردین مبادرت به این عمل دردآور کرده است جای بررسی وتامل دارد.

پنجم،اینکه گفته شده است این دختر خودکشی کرده است تاکنون براساس داده ها واطلاعات اعضای خانواده بوده است ،باید بررسی شود آیا گزارش مرجع انتظامی در پرونده وجود دارد یا خیر ؟ اگر وجود دارد مامورین انتظامی این دختر را از دار پایین کشیده وموضوع صورتجلسه شده است ؟ آیا پزشکی قانونی با کالبد شکافی وبررسی علمی علت تامه مرگ را گزارش نموده است ؟ زمان دقیق فوت کی بوده است ؟

همه موارد پیش گفته شده ابهاماتی است که در تعیین نوع مرگ این دختر می تواند اثر گذار باشند ،لازم است دادستان محترم ومرجع انتظامی به شکل کاملا تخصصی وحساب شده به زوایای مرگ این دختر 12ساله ورود کرده وعلت مرگ را روشن نمایند ،با روشن شدن علت مرگ و تایید آن براثر خودکشی آنگاه می توان دنبال ارایه راهکارهای مهم بود یا اینکه قضاوت کنیم که چه کسانی وچه دستگاههایی در این حوزه قصور داشته اند !

 

 

 

برچسب ها: خودکشی ، خودکشی کودک
اشتراک گذاری
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۳
ناشناس
|
-
|
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۴
مدیون هستی اگربخاطرآبادی دنیای دیگران خودکشی دختربچه راتوجیح می کنید
ناشناس
|
United Arab Emirates
|
۲۱:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۴
بله معلومه به بعضی هابرخورده که حالا بایدازشون دلجویی بشهاین طفل معصوم هم خیلی زود فراموش میشه .....
آرسان ایلامی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۵:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۸
بدتر و درد ناک تر از خود کشی آن طفل معصوم که شواهد وقراین مبین آنست ، این نوشته بی معنی و فاقد وجاهت علمی با توجیهات عجیب و غریب و استدلالهای کودکانه است :
اولا پدیده خودکشی در سالهای پس از جنگ در ایلام شیوع پیدا کرد ودلیل آن اثرات مخرب ناشی از بمبارانهای سالهای متمادی زمان جنگ بود که مشکلات ناشی از فقر وبیکاری در سالهای بعد این امر را تشدید کرد
هیچگاه پدیده خودکشی و عبارات من درآوردی نویسنده متن - که کاملا هویدا و مشخص است مامور به نوشتن آن بوده اند -در استان به صورت اپیدمی وجود نداشته است .
دوست گرامی در تحلیل یک مساله اجتماعی جانب انصاف را رعایت بفرمایید و
بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم ...
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار