به گزارش تابناک مازندران به نقل از بلاغ، «حراست»ها در تمامی اداراتکل و شهرستانهای تابعه و در تمامی صفوف حلقه واسط مردم و دولت برای تحقق آرمانهای مرتبط با حفظ تمامیت ارضی کشور هستند و در این میان حراستهای ارگانهای فرهنگی و هنری به مراتب با حوزه مسئولیت سختتری مواجه هستند.
فرهنگ و هنر شاید در اثر سیاستهای دولتها، در دست به دست شدن جناحها و ظرفیتهای سیاسی موجود در جامعه، دچار نشیب و فراز ساختاری شود اما حراستها همواره و بر اثر دستورات کلان وزارتخانهای باید خارج از حیطه دستهبندیهای سیاسی و مشخصاً در مسیر پیشرفت و اعتلای ایران عزیز گام بردارند.
در این میان و بر اساس آنچه سالها شاهدش بودیم، حراست فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران پیش از روی کار آمدن «احد جاودانی» به مدت بیش از 6 سال تحت مدیریت فرد شایستهای بود که باوجود تمام خدمات ارزندهاش، به مصداق سربازان واقعی دستگاههای اطلاعاتی، بسیار گمنام و مظلومانه جای خود را به فرد شایسته و متعهد دیگری داد.
حاج ناصر علینژاد که از دوران نوجوانی حضور در جبهههای نبرد حق علیه باطل را تجربه کرده بود و با زخمی بر حنجره و گلو به جامعه شهری بازگشت، همواره و در تمام ماموریتهایی که به ایشان محول شد، تلاش کرد تا شایستگیاش را بهطور مداوم ارتقا دهد.
حاج ناصر علینژاد که در میان مردم متدین، متعهد، اهل جبهه و مسجدیان و یادگاران دفاع مقدس استان بهویژه در محل سکونتش یعنی شهرستان قهرمانپرور قائمشهر دارای اعتبار قابل توجهی است، طی سالهای متمادی که در حراست فرهنگ و ارشاد اسلامی مازندران حضور داشت، از مدافعان واقعی اهل هنر و فرهنگ بود.
نگارنده بنا ندارد طوری وانمود کند که هیچ اهل فرهنگ یا هنرمندی نبود که با ایشان زاویه نداشته باشد اما قویاً تاکید میکند بیش از 95 درصد اهالی شریف فرهنگ و هنر و اصحاب رسانه و مطبوعات و اهل قلم و نشر ایشان را دوست و یار امنیتیفرهنگی خود دانستند و میدانند.
درایت، تدبیر و اشراف بالای ایشان بر حال و روز اهل هنر و کلاسهبندی تمامی تشکلات و موسسات و انجمنهای فرهنگی و هنری، این فرصت را به ایشان داده بود که در تمام چالشهای پیشآمده میان ساختار اداری و هنرمندان، توازن برقرارکند و بهراستی او نماد و سمبل دفاع از اهل فرهنگ و هنر در برابر مشکلات اداری بود.
تحلیل و تبیین دقیق موقعیتها این امکان را به ایشان میداد که بسیاری از چالشها را در هنگام شروع و پیش از دامنهدار شدن مرتفع کند و اگر هم جایی دستش بسته میماند، تنها و تنها بهدلیل رعایت قانون بود اگر نه ایشان هرگز بهدنبال حذف فرد یا افراد یا سانسور تفکرات و اندیشههای اهل هنر نبود.
بدیهی است که ممکن است برخی همکاران اداری ایشان که ما بهخوبی از حال و روزشان مطلعیم بهدلیل ورود قانونی مسئول حراست به برخی مشکلات شخصی و اداریشان، از ایشان گلهمند باشند که البته طبیعی است؛ چه آنکه هیچ خطاکاری از قاضی عادلی که حکم برایش تعیین کند، راضی نیست اما خداوند خود شاهد است که حاج ناصر علینژاد بهدرستی انگشت روی مشکلاتشان گذاشت.
حاج ناصر علینژاد با عملکرد و حسن رفتارش نام و یاد خود را در قلب بیش از 95 درصد اهالی فرهنگ و هنر جاودان کرد و خداحافظی غریبانهاش از ارشاد اسلامی این اجازه را به طرفداران بیشمارش نداد تا در شأن و شایستگی خدماتش، جبران زحماتش را بهعمل آورند.
اگر نه بسیارند و بسیاریم کسانی که آماده بودیم با گل و صلوات و هدایای قلبی در مراسم تودیع و معارفهاش حضور یابیم، اینها را نوشتیم تا تمام خدمتگزاران واقعی مردم یادشان باشد که خدماتشان از دید اهل فرهنگ و هنر پنهان نیست.
تغییر مناصب حق هر مدیری است و حاج ناصر علینژاد بر این عقیده نبود که مادامالعمر در فرهنگ و ارشاد مدیر بماند، اما جامعه فرهنگ و هنر انتظار نداشت که شکل و محتوای خداحافظی با دوست وفادارشان به دور از شأن ومراتب اداری باشد.
ذکر این نکته در پایان ضروری است که جانشین حاج ناصر علینژاد نیز از دوستان واقعی ما است، ایشان و همکاران شریف حراست بهطور حتم در سالیان اخیر تلاشهای مستمری برای حفظ کرامت هنرمندان به انجام رساندند و جامعه فرهنگ و هنر انتظار دارد مدیر محترم فعلی حراست نیز همچون گذشته دوست و یار اهل هنر باقی بماند و به پاس خدمات ارزندهای که علینژاد به جامعه فرهنگ و هنر داشت، از شأن و کرامت ایشان حفاظت بفرماید.