تحرکات انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، به تدریج در حال قوت گرفتن است؛ قوتی که البته فعلا در میان گروه های سیاسی خودش را نمایان کرده است؛ اما مهم ترین عامل تعیین کننده برنده انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، در حال رصد کردن تحولات سیاسی و انتخاباتی است!
کد خبر: ۳۳۹۹۷۸
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۳ 07 December 2016
برای خیلی از فعالان سیاسی هنوز این سوال پاسخ داده نشده است که : چگونه هشت سال پس از دوران اصلاحات، دولتی مانند دولت احمدی نژاد قدرت گرفت و مردم به چنان تفکری اقبال نشان دادند و شخصی چون احمدی نژاد را در صدر جمهوریت نظام سیاسی کشور نشاندند. 

به گزارش «تابناک» درآن سالها، یعنی سالهای ابتدایی دهه هشتاد، که مصادف با دور دوم ریاست جمهوری سید محمد خاتمی بود، تحلیل هایی وجود داشت که تعدیل های اقتصادی زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و امتداد آن در قالب اصلاحات اقتصادی در دولت سید محمد خاتمی، به «گروه های فاقد امتیاز» که طیف وسیعی از جامعه را شامل می شد آسیب های جدی وارد کرد.

 تلاطم های اقتصادی ارزش دارایی ها ناچیز آنان را آنقدر تقلیل داد که این افراد فاقد امتیاز در جاهایی فقط توانایی امرار معاش داشتند و در بخش هایی نیز حتی چنین توانایی نذاشتند، این در حالی بود که وضعیت شاخص های کلان اقتصاد کشور به ویژه رشد اقتصادی در دوران اصلاحات شاخص های مثبتی را دارا بود و شاید گزاف نباشد که گفته شود دوران اصلاحات یکی از فصل های درخشان اقتصاد ایران در پس از انقلاب اسلامی بود؛ با این وجود گروه ها و طبقات فاقد امتیاز در این دوران، آثار این رشد اقتصادی را در بهبود وضعیت معاش و رفاه زندگی شخصی هیچگاه حس نمی کردند. 

بر اساس این گزارش، البته منظور از «گروه های فاقد امتیاز»، فقط تهی دستان و حاشیه نشینان شهری یا روستایی نیستند، بلکه این گروه شامل دانشجویان، معلمان و برخی از افراد طبقه متوسط بودند که احساس می شد در فرایند بهبود اقتصادی توانایی تامین نیازهای فوری زندگی خود و خانواده هایشان را به دست نیاورده اند. 

حقیقت این است که «گروهای فاقد امتیاز»، نمی توانند ایدئولوژیک باشند، آنان به هر شکل خاص ایدئولوژی چه ایدئولوژی دولت و چه مخالفان بی رغبتند. این گروه ها علاقه شان مستقیما متوجه گروه ها و یا برنامه هایی است که نیاز فوری آنان را پاسخ دهد. البته این بدین معنا نیست که افراد فاقد امتیاز به برنامه ریزی دراز مدت بی علاقه اند، اما به هر صورت علاقه آنان به ادامه حداقل ضروریات زندگی شان، بر فکر کردن به آینده ای که ممکن است عمر آنان و فرزندانشان به آن نرسد، اولویت دارد. 

در چنین فضایی پس از دوران اصلاحات، احمدی نژاد به نمایندگی از طیف وسیعی از افراد فاقد امتیاز، رو در روی کاندیدا هایی قرار گرفت که همه آنان گروه ها و طبقات دارای امتیازات مختلف سیاسی و اجتماعی را نمایندگی می کردند! طبیعی بود که این طیف گسترده فاقد امتیاز، حتما این تمایل را در خود داشت که پس از سالها حاکمیت افراد دارای امتیازات مختلف، کسی را بیازماید که خود را عمدتا نماینده طبقات فاقد امتیاز معرفی می کرد و تامین نیازهای فوری آنان را بر بحث های گاها بی حاصل اقتصاددانان متعارض در دولت های پیشین، ترجیح می داد. نکته اینکه این افراد، عموما به ایدئولوژی احمدی نژاد کاری نداشتند!

این طبقه «فاقد امتیاز»، امروز از یک سو از سالهای ابتدایی دهه هشتاد هم گسترده تر شده است و نیازهای فوری دارد که تامین نشده است و از سویی دیگر در دولت کنونی، عمده افراد، متعلق به گروه ها و جریانات دارای امتیاز گوناگون هستند! بحث های حقوق های نجومی و دفاع گاه گاه دولتی ها از این نجومی بگیران، افراد فاقد امتیاز را بیش از گذشته، ممکن است به ایجاد تغییر در دولت، مصمم کند.

می توان گفت که حرکت کلی دولت حسن روحانی و ادامه محرومیت افراد فاقد امتیاز از تامین نیاز های فوری زندگی شان، پتناسیل این را دارد که گروه های فاقد امتیاز را به تحرک جدی در حد تغییر دولت را انجام دهند؛ اگر این گروه ها بتوانند کاندیدایی که طبقه شان را نمایندگی کند را بیابند کار دولت روحانی سخت خواهد شد! بعید هم نیست چنین کاندیدایی در قالب تفکری هم چون احمدی نژاد خودش را نمایان کند. 
ادامه دارد.
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار