این روزها جبهه مقاومت اسلامی در سراسر منطقه گسترده شده و به موازات همین گستردگی جبهه مقاومت، به همان میزان بلکه بیشتر هم، مخالفان و معاندان این جبهه هر دم به بهانه ای، سعی در متزلزل کردن این جبهه دارند؛ مقاومت فرخنده ای که این روزها، دشمنان با تحلیل های قومیتی به مصاف آن رفته اند.
مخالفان جبهه مقاومت اسلامی، یکپارچگی جغرافیای مقاومت را در روزهای اخیر
هدف قرار داده اند و به ویژه اینکه ایرانیانی که یکی از اضلاع اصلی این
جبهه فرخنده اند از حیث زبانی، با اعضای عرب زبان، جبهه تفاوت دارند را
نشانه گرفته است تا از این رهگذر تفاوت های قومی و زبانی، پراکندگی در این
جبهه واحده حاصل کند.
در چنین سناریویی، برای توضیح حوادث منطقه تحلیل های قومیتی به وفور به کار برده می شود تا ایرانیان را نه تنها از دیگر اضلاع مقاومت منطقه، بلکه از هموطنان عرب زبان خود به ویژه در استان خوزستان ـ که مهد دلیری و مردانگی ایرانیان است ـ جدا کنند و بین آنان افتراق به وجود می آورند.
این در حالی است که اصولا جبهه مقاومت اسلامی علیه اعراب نیست، زیرا در سوریه، عراق، لبنان و یمن، این مردمان عرب آنجا هستند که علیه تکفیری ها از هر کشور عرب زبان یا غیر عرب زبانی در حال مبارزه هستند. جبهه مقاومت اصولا متشکل از ایرانیان و اعراب کشورهای اسلامی است که در حال مبارزه با تکفیری ها و وهابی ها از عرب زبان و غیر عرب زبان است و با تحلیل های قومیتی، نمی توان این اتحاد و انسجام اعراب و ایرانیان علیه تکفیر را زیر سؤال برد.
نمونه بارز رد این تحلیل های قومیتی، حضور اعراب ایرانی در عالی ترین سطوح جبهه مقاومت و همچنین جانبازی ها و فداکاری های آنان از جانب ایرانیان برای مردمان عربی است که در مبارزه با تکفیر و وهابیت به شهادت رسیده اند. نگاهی کوتاه به شهدای مدافعان حرم ایرانی، نشان می دهد، بسیاری از این شهدا از هموطنان عربی ایرانی هستند که همپا و همدوش فرماندهان ایرانی ـ که در جبهه مقاومت به فعالیت مستشاری مشغول اند ـ در حال جهاد و حفاظت از حریم آل الله هستند.
«سیدمهدی موسوی»، «منصور مسلمی سواری»، «جبار دریساوی»، «حسن حزباوی»، سردار «سیدحمید تقوی‌فر»، «علی منیعات»، «حبیب جنت‌مکان»، «هادی کجباف»، سردار «روزبه هلیسایی»، «سیدجاسم نوری»، «احمد حیاری»، سردار «فرشاد حسونی‌زاده» و «حمید مختاروند» شهدای خوزستانی هستند که برای صیانت از اماکن مقدسه شیعه و یا عملیات مستشاری در سوریه به مقام رفیع شهادت نائل آمده‌اند. در کنار این شهدای مدافع حرم خوزستانی، شهدایی از تهران، کرمانشاه، هموطنان آذری زبان و فارس و ... خود را به جبهه مقاومت رسانده اند تا یاریگر این جبهه فرخنده باشند و این حضور و یکپارچگی در عین تنوع است که تحلیل های قومیتی برای شکاف در این جبهه را عقیم کرده است.
آنچه جبهه واحد مقاومت با آن روبه روست، نه اعراب که جریان تکفیر و وهابیت است؛ جریانی که هم از اعراب منطقه از آل سعود و آل خلیفه گرفته تا ترکیه و روسیه و کشورهای اروپایی برای پراکندن تخم کینه و تفرقه عضوگیری کرده است.
و این هموطنان عرب ایرانی هستند که با حضور خود در جبهه نبرد با تکفیر، این ادعاهای تفرقه افکنانه را نقش بر آب کرده اند. هموطنان خوزستانی ما بیشترین سهم را در مبارزه با جریان تکفیر و وهابیت داشته اند و هم آنها هستند که تا کنون بیشترین شهید را در این جبهه تقدیم کرده اند. یک بار دیگر، نگاهی به شهدای خوزستانی مدافع حرم بیندازیم؛ «سیدمهدی موسوی»، «منصور مسلمی سواری»، «جبار دریساوی»، «حسن حزباوی»، سردار «سیدحمید تقوی‌فر»، «علی منیعات»، «حبیب جنت‌مکان»، «هادی کجباف»، سردار «روزبه هلیسایی»، «سیدجاسم نوری»، «احمد حیاری»، سردار «فرشاد حسونی‌زاده» و «حمید مختاروند» شهدای خوزستانی هستند که برای صیانت از اماکن مقدسه شیعه و یا عملیات مستشاری در سوریه به مقام رفیع شهادت نائل آمده‌اند.
در چنین سناریویی، برای توضیح حوادث منطقه تحلیل های قومیتی به وفور به کار برده می شود تا ایرانیان را نه تنها از دیگر اضلاع مقاومت منطقه، بلکه از هموطنان عرب زبان خود به ویژه در استان خوزستان ـ که مهد دلیری و مردانگی ایرانیان است ـ جدا کنند و بین آنان افتراق به وجود می آورند.
این در حالی است که اصولا جبهه مقاومت اسلامی علیه اعراب نیست، زیرا در سوریه، عراق، لبنان و یمن، این مردمان عرب آنجا هستند که علیه تکفیری ها از هر کشور عرب زبان یا غیر عرب زبانی در حال مبارزه هستند. جبهه مقاومت اصولا متشکل از ایرانیان و اعراب کشورهای اسلامی است که در حال مبارزه با تکفیری ها و وهابی ها از عرب زبان و غیر عرب زبان است و با تحلیل های قومیتی، نمی توان این اتحاد و انسجام اعراب و ایرانیان علیه تکفیر را زیر سؤال برد.
نمونه بارز رد این تحلیل های قومیتی، حضور اعراب ایرانی در عالی ترین سطوح جبهه مقاومت و همچنین جانبازی ها و فداکاری های آنان از جانب ایرانیان برای مردمان عربی است که در مبارزه با تکفیر و وهابیت به شهادت رسیده اند. نگاهی کوتاه به شهدای مدافعان حرم ایرانی، نشان می دهد، بسیاری از این شهدا از هموطنان عربی ایرانی هستند که همپا و همدوش فرماندهان ایرانی ـ که در جبهه مقاومت به فعالیت مستشاری مشغول اند ـ در حال جهاد و حفاظت از حریم آل الله هستند.
«سیدمهدی موسوی»، «منصور مسلمی سواری»، «جبار دریساوی»، «حسن حزباوی»، سردار «سیدحمید تقوی‌فر»، «علی منیعات»، «حبیب جنت‌مکان»، «هادی کجباف»، سردار «روزبه هلیسایی»، «سیدجاسم نوری»، «احمد حیاری»، سردار «فرشاد حسونی‌زاده» و «حمید مختاروند» شهدای خوزستانی هستند که برای صیانت از اماکن مقدسه شیعه و یا عملیات مستشاری در سوریه به مقام رفیع شهادت نائل آمده‌اند. در کنار این شهدای مدافع حرم خوزستانی، شهدایی از تهران، کرمانشاه، هموطنان آذری زبان و فارس و ... خود را به جبهه مقاومت رسانده اند تا یاریگر این جبهه فرخنده باشند و این حضور و یکپارچگی در عین تنوع است که تحلیل های قومیتی برای شکاف در این جبهه را عقیم کرده است.
آنچه جبهه واحد مقاومت با آن روبه روست، نه اعراب که جریان تکفیر و وهابیت است؛ جریانی که هم از اعراب منطقه از آل سعود و آل خلیفه گرفته تا ترکیه و روسیه و کشورهای اروپایی برای پراکندن تخم کینه و تفرقه عضوگیری کرده است.
و این هموطنان عرب ایرانی هستند که با حضور خود در جبهه نبرد با تکفیر، این ادعاهای تفرقه افکنانه را نقش بر آب کرده اند. هموطنان خوزستانی ما بیشترین سهم را در مبارزه با جریان تکفیر و وهابیت داشته اند و هم آنها هستند که تا کنون بیشترین شهید را در این جبهه تقدیم کرده اند. یک بار دیگر، نگاهی به شهدای خوزستانی مدافع حرم بیندازیم؛ «سیدمهدی موسوی»، «منصور مسلمی سواری»، «جبار دریساوی»، «حسن حزباوی»، سردار «سیدحمید تقوی‌فر»، «علی منیعات»، «حبیب جنت‌مکان»، «هادی کجباف»، سردار «روزبه هلیسایی»، «سیدجاسم نوری»، «احمد حیاری»، سردار «فرشاد حسونی‌زاده» و «حمید مختاروند» شهدای خوزستانی هستند که برای صیانت از اماکن مقدسه شیعه و یا عملیات مستشاری در سوریه به مقام رفیع شهادت نائل آمده‌اند.
منبع: تابناک
