دیروز یکی از اعضای جامعه تئاتر استان می گفت کتانباف با این کاری که دارد میکند نام خودش را برای همیشه در هنر خوزستان ثبت خواهد کرد. او از ساخت سه پلاتوی تئاتر در مدت زمان کوتاهی توسط شهرداری اهواز خبر می داد که به سرعت در حال انجام است. کاری که همه سال های گذشته یک آرزو شده بود.
شهر ما دارای انبوهی از مشکلات بوده و هست، مشکلاتی بجای مانده از سالهای دور و نزدیک. کالبد شهر بدریخت و بزرگ سر است. مهمتر از همه آنکه روح شهر آزرده و رنجور است و کمتر توجهی به آن شده است.
این نوشتار نه در مقام ادعای بی نقص بودن شهر و شهرداری و شوراست و نه در مقام کشیدن هاله ای برای نقد نکردن.
اما بی پرده هم باید گفت و ابراز خوشحالی کرد برای همین قدم های ماندگاری که برای آشتی دادن روح شهر و کالبد شهر دارد برداشته می شود.
در شرایطی که هرجایی بنگرید سایه دعوا و لابی و مسئولیت ناپذیری را لمس می کنید، شهرداری دل هنرمندان شهر را به دست می آورد و آنها را امیدوار می کند. امیدوار که شهر قرار است جان بگیرد. به روح شهر توجه بشود و هنرمندان شهر در آن بدمند.
اگر شهر به پل نیاز دارد، به زیرگذر و روگذر و آسفالت نیاز دارد، به فرهنگ هم نیاز دارد. به هنر هم احتیاج دارد و بی آن، شهر موجود زنده ای نیست.
برای توسعه شهر هم بدون توجه به فرهنگ و هنر نمی توان قدمی برداشت.
آنچه این روز در حال روی دادن است می تواند یک آغاز باشد. آغازی برای یک کمپین بزرگ، برای روزهای خوب اهواز.
باید از شهردار و شورا خواست ادامه این مسیر را استوارتر از گذشته گام بردارند و جان دوباره به کالبد این شهر بدهند. خوشبحال آنها که نام شان به فرهنگ دوستی در یادها ثبت شود.