تحلیل تابناک خوزستان از ضرورت سرمایه گذاری در خط مقدم نبرد فرهنگی اسلام؛
کُمیت اسلام سیاسی، بدون هنر سیاسی که ترجمه امروزیش می شود "تصویرگری سیاسی" لَنگ است و این تصویرگری سیاسی با همه تقسیم بندی هایش از عکاسی گرفته تا مستندسازی، از تئاتر تا فیلم سینمایی و از سریال تا فیلم کوتاه، بخش عمده ای از خط مقدم نبرد فرهنگی اسلام امروز است!
کد خبر: ۸۸۷۶۳۶
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۳۴ 15 August 2020
 
تابناک خوزستان:
 
هنر در صدر اسلام، عمدتا در قالب کلمات، خودش را به رُخ تاریخ می کشید! تا جایی که گاهی تیغ شعر از تیزی شمشیر، برنده تر بود. ماجرای قصیده دعبل خزاعی و آنچه بعد از آن شعر بر او گذشت، شاید بهترین نمونه تاریخی از هنر سیاسی در زمان ائمه (علیهم السلام) باشد!
"کلمه" اما در عصر حاضر، جای خودش را به "تصویر" داده است. گاهی هزاران کلمه را یک عکس کفایت می کند و جادوی تصاویر آن چنان همه زندگی ما را فرا گرفته است که تقدس قلم به دوربین هم سرایت کرده است!
به این ترتیب کُمیت اسلام سیاسی، بدون هنر سیاسی که ترجمه امروزیش می شود "تصویرگری سیاسی" لَنگ خواهد بود!
و این تصویرگری سیاسی با همه تقسیم بندی هایش از عکاسی گرفته تا مستندسازی، از تئاتر تا فیلم سینمایی و از سریال تا فیلم کوتاه، بخش عمده ای از خط مقدم نبرد فرهنگی اسلام امروز است!
صد حیف که این خط مقدم، بدون قرارگاه مرکزی، بدون فرمانده شاخص عملیاتی، بدون طرح حمله مشخص، تنها افسران و سربازان اندکی دارد که آتش به اختیار در حال جنگند! 
 کافیست به کارنامه هنری چهار دهه اخیر نگاه کنید! چند فیلم سیاسی، چند سریال سیاسی، چند مستند سیاسی ماندگار در ذهنتان مجسم می شود؟!
از "آژانس شیشه ای" تا "گاندو"، از "قلاده های طلا" تا "تعبیر وارونه یک رویا"، از "معراجی ها" تا "ماجرای نیمروز"، از "سیانور" تا "به کجا چنین شتابان" و از "بادیگارد" تا "کاکتوس"، را که مرور کنیم، کارنامه تُنُک و خلوت فیلم و سریال سیاسی چهل سال اخیر، بیشتر خودش را به رُخ مان می کشد! 
شاید به همین خاطر است که تا نیروی تازه نفسی به خط مقدم نبرد اضافه می شود این طور ذوق زده می شویم و این سرباز جدید خط مقدم، "آقازاده"ی حامد عنقا و بهرنگ توفیقی است!
به عنوان یک مخاطب، در مورد سریال آقازاده، ذکر چند نکته شاید مفید باشد:
 
۱. در چند سال اخیر، سریال های خوش ساخت و حرفه ای، در صدا و سیمای ملی، مخاطب چند ده میلیونی داشته اند و بارها و بارها دیده شده اند. این در حالیست که علی رغم اقبال مردم به شبکه های نمایش خانگی، مخاطبین سریال های این شبکه ها با شبکه های تلویزیونی قابل مقایسه نیستند. حال سوال اینجاست که چه عواملی سبب شده است، سریال خوش ساخت آقازاده را به جای شبکه یک از فیلیمو و نماوا ببینیم؟! آیا مدیران تلویزیون ظرفیت تلخی گزنده سوژه سریال را نداشته اند؟ آیا تیغ تیز ممیزی ها، تهیه کننده و کارگردان را از داشتن مخاطب میلیونی منصرف کرده است؟ آیا  مسائل مالی باعث این رویکرد بوده است؟ یا این تصمیم "اوج"، برای جدا کردن کانال اثرگذاریش، از صدا و سیما بوده است؟
 
۲. سیاهی و پلیدی موجود در سریال، اگرچه ریشه در واقعیت جامعه دارد اما در میزان گسترش فساد در ساختار سیاسی_اداری کشور، حداقل تا اینجای سریال، اغراق شده است! به جز "حامد" و یکی دو همکارش، همه مدیران و کارمندهای دولتی و حکومتی در همه سطوح، فاسد نشان داده شده اند که حتما با واقعیت همخوانی ندارد! این سیاهی مطلق، اگرچه نقش قهرمان داستان را پررنگ و اثرگذاری بر مخاطب را قوی تر می کند ولی در نهایت اثر منفیش را بر ناخودآگاه مخاطب می گذارد! 
 
۳. پانزده دقیقه ابتدایی سریال آقازاده برای میخکوب کردن مخاطب کافیست. این روند جذاب رفت و برگشت های زمانی، برای مخاطب حرفه ای، جالب و قابل فهم است اما قطعا مخاطب عادی را در فهم ماجرا و توالی اتفاقات دچار مشکل می کند! شاید تدوین بهتری می توانست گره گشای این مشکل باشد!
 
 
"حامدِ" قهرمان سریال، شاید تصویر آرمانی "حامدِ" نویسنده سریال، از خودش باشد! شمایلی از یک قهرمان تنها، در میانه خط مقدم نبرد!
اما آنچه قطعی است این است که هر چه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند و "آقازاده" از دل "حامد عنقا" برآمده است! 
 
______________________________________________________________________________________
 
*گزارش: حامد ملحانی      *سردبیر: سمیه همت پور
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار