به گزارش «تابناک» هرمزگان، واقعهای آشنا به نام موتورگیری در پایتخت تجاری کشور شهربندرعباس که مردمی محروم دارد چونکه اگر از وضعیت مالی مناسبی داشتند برای خود یک اتومبیل 60 میلیونی میخریدند لذا به همین دلیل حداقل جمعیت زیادی از خانوارهای تنها وسیله نقلیه آنها موتورسیکلت است که گذران زندگی مردم و انجام کارهای روزمره آنان با همین موتورسیکلتهای قراضه انجام میدهند که اگر اینهم نباشد حتی کارهای معمولی مردم لنگ میشود و به سختی پیش میرود چرا که به گفته اکثریت شهروندان هرمزگانی به خبرنگار ما بیان داشتند که توان مالی که هر روز هزینه تاکسی را بپردازند، ندارند.
اقدامات بسیار مؤثر نیروی انتظامی در تأمین امنیت و جلوگیری از ناهنجاریهای اجتماعی و از خود گذشتگیهای بسیار زیاد مامورین نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و مخصوصاً در این شهر مرزی بر هیچکس پوشیده نیست که همین فعالیتهای شبانهروزی این بزرگواران سبب ایجاد «امنیتوآرامش» برای مردم شده است، اما پیشنهاداتی برای احساس امنیت و آرامش بیشتر بدین شرح اعلام میگردد؛
قطعاً درصدی اندکی از موتورسواران با صدای اگزوزها، تک چرخ زدن مزاحم مردم هستند، اما سؤال اینجاست آیا بخاطر شاید 10 درصدی بایستی آنهم باتوجه به این شرایط اقتصادی همه موتورها چکاب کامل قانونی و توقیف و نهایتاً به پارکینگ منتقل گردند. پس اگر اینگونه است مواقع زیادی مشاهده میگردد که اتومبیلی هم دارد برای ناموس مردم ایجاد مزاحمت میکند با «بوق زدن» ، «عقب و جلو رفتن» کنار یک دخترخانوم قصد شومی را در سر داشته، پس با این معادله باید تمامی اتومبیلها هم ضمن چکاب کامل قانونی و کوچکترین نقص توقیف شوند!؟.
یکی از افرادی که در ساعت 12:30 نیمه شب روبروی اسکله سمت بازار که موتورش توقیف شده بود به خبرنگار ما اعلام کرد: با توجه به ساعت کاریم توانستم آخر وقت بیرون بیاییم تا در بین دستفروشها بتوانم خرید ارزان کنم برای بچهام که مدرسه میرود مدارکم دنبالم نیست موتورم را توقیف کردند.
فرد دیگری با ابراز نارضایتی خاطرنشان کرد: بنده کارگر شهرداری هستم شبها خیابانها را جارو میکنم و شش نفر هم تحت سرپرستی دارم با این درآمد اندک حال بدون موتورسیکلت ماندهام چگونه به سر کارم بروم و خرجی زن و بچه ام را تأمین کنم. یا شخص دیگری هم با زن و بچه داشت از مهمانی به سمت منزلش برمیگشت و ...
تنها جرم این راکبین نداشتن کلاه ایمنی، مدارک بود که عمده ضرر آن به خود راکب است تا به شهروندان دیگر، چراکه در گام اول که به سمت موتور با آن سرعت و قدرت میروند که نمیدانند این موتور بیمه دارد یا نه؟ کما اینکه اگر بیمه هم داشته باشد، بیمه شخص ثالث است که عمدتاً در تصادفات موتور خود راکب صدمه میبیند نه شخص ثالث! بدین معنا که با بررسی ساده از تصادفات موتورسیکلتها متوجه میشوید حدود 90 درصد تصادفاتی که موتورسیکلتها که در آن مقصرند، خود راکبین موتور صدمه جانی میبینند نه شخص دیگر و اگر به مرگ هم بیانجامد شکی نیست که این مرگ برای خود موتورسوار است نه فرد دیگر!
قانونا با موتورسیکلت سواران متخلف برخورد میشود و موتورسیکلتی که راکب آن کلاه ایمنی یا بیمه نداشته باشد، بایستی به پارکینگ منتقل شود و تا به امروز هم مامورین انتظامی و راهنمایی و رانندگی کاملاً قانونی برخورد کردهاند.
از یک سوء اجرای طرح موتورگیری باعث میشود یک بغضوکینه در دل موتورسیکلتسواران ایجاد گردد اما اگر فردا خانوادهای بخاطر استفاده نکردن فرزندش از کلاهایمنی داغدار شد چی؟چرا مردم با وجود این قدر فعالیت گسترده راهنمایی و رانندگی در بحث فرهنگ موتورسواری در استان باز هم به جای همکاری به سمت قانون گریزی میروند؟ شاید پاسخ این سؤالات نداشتن موقعیت اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم یا عدم آگاهی باشد!
از سوی راهنمایی و رانندگی در استان هرمزگان در بحث فرهنگ موتورسواری هم کارهای زیادی از قبیل برگزاری کلاسهای آموزشی برای موتورسواران و اهدای صدها کلاهایمنی بصورت رایگان مخصوصاً در هفته ناجا انجام داده است.
یکی از علل دیگر اجرای طرحهای موتورگیری شاید پیدا شدن تعدادی «موتور دزد» باشد که در این صورت این مسئله مطرح میگردد آیا میتوان برای شناسایی چند قاتل هزاران نفر را بیگناه چندین روز یا هفته بازداشت کرد تا بالاخره قاتلین مشخص شوند!؟
برخوردهای سلبی هم در جای خود رویکرد بسیار خوبی است اما رویکرد فرهنگی، علمی و اجتماعی مناسبتر است، قطعاً امروز با توجه به عملکرد نیروی انتظامی در استان هرمزگان مردم هم پلیس را با یک چهره علمی و اجتماعی میشناسند. اما اگر در طول یک ماه 1000دستگاه موتورسیکلت در بندرعباس توقیف و به پارکینگ منتقل شود، تا بحال فکر کردهاید که میتواند باعث ایجاد چقدر نارضایتی و ناامیدی در بین شهروندان شود!؟
با وجود اینکه در قانون به صراحت عنوان شده موتورسیکلتهای که راکبین آنها کلاه ایمنی ندارند باید به پارکینگ منتقل شوند اما انصاف هم روی دیگر سکه است، اگر قرار بود «صد در صد» مثل یک ماشین یا ربات تنها طبق قانون عمل کنیم پس چرا قضات را بکار گرفتهایم، برای اینکه شاید طبق نص کتاب قانون فردی مجرم باشد اما با تحقیق و رعایت انصاف توسط قاضی کاملاً بیگناه شناخته شود، وقتیکه در شهری قرار باشد که با یک حجم گسترده طرح موتورگیری اجرا شود قطعاً تعدادی از آنها راکبینی هستند که با سرعت زیاد حرکت میکنند و مزاحمتی برای مردم ایجاد میکنند، اما قطعاً اکثر آنها افرادی هستند که چه کارگر و چه کارمند از موتور سیکلت خود تنها برای رفتن سر کار و یا انجام کارهای روزمره استفاده میکنند، درست است که کلاه ایمنی ندارند اما مزاحمتی هم برای مردم ندارند.
خواستههای اعلامی شهروندان از پلیس به خبرنگار تابناک در خصوص موتورگیری به صورت خلاصه بدین شرح است: صرف به همراه نبودن گواهینامه راکب موتورسیکلت، وسیله نقلیه آنها را توقیف نشود، سوئیچ موتورسیکلتها را در پشت چراغ قرمز به منظور بررسی مدارک و گواهینامه دارندگان این وسائل نقلیه برندارند، مانع حرکت موتورسیکلت سوارانی که دارند مقررات ظاهری استفاده از این وسیله نقلیه همچون استفاده از کلاه ایمنی وعبور ازمعابر مجاز را رعایت میکنند با بستن خیابان یا کمین کردن مواجه نشوند، در صورت به همراه نداشتن گواهینامه وسیله نقلیه، موتورسیکلت را توقیف نکنند بلکه قبض جریمه صادر کنند.
انتهای پیام/*