روابط عمومی در هر سازمان و نهادی یکی از مهمترین ارکان مدیریتی به حساب می آید. مدیران روابط عومی وظیفه تبیین برنامه ها و اهداف سازمان را برعهده دارند. در این میان می توان گفت که شهرداری تهران به عنوان بزرگترین نهادعمومی بیشترین ارتباط را با شهروندان دارد به همین دلیل روابط عمومی به عنوان دریچه ارتباط مدیران این مجموعه با شهروندان، رسانه ها و نخبگان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. با توجه به اینکه در سال های گذشته اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل شهرداری تهران به مرکز ارتباطات و امور بین الملل این نهاد تبدیل شد؛ انتظار می رفت تا با این ارتقای سازمانی؛ مدیرانی که در راس این مجموعه قرار می گیرند، باعث اعتلای این نهاد و در مجموع مدیریت شهری تهران باشند. اما آنچه که در دوره جدید مدیریت شهری روی داده است، انتصابات سفارشی، حزبی از یک سو و از سوی دیگر تقابل نگاه شهردار تهران به عنوان مدیر ارشد اداره شهر با مدیرانی است که خود برای مرکز ارتباطات انتخاب می کند. در رابطه با اثرات سوء این اختلاف نظرها تیتر شهر گزارش هایی را که حاصل گفت وگو با اساتید علوم ارتباطات و روابط عمومی است، منتشر می کند.
کد خبر: ۶۶۷۸۶۲
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۷ - ۰۹:۱۴ 15 October 2018

به گزارش تابناک : به جرات می توان گفت مرکز ارتباطات شهرداری تهران یکی از استراتژیک ترین نقاط ارتباطی مدیریت شهری با شهروندان از یک سو و از سوی دیگر کارکنان و بدنه شهرداری با مدیران ارشد است.


یکی از اساتید دانشگاه و متخصص حوزه روابط عمومی در این باره به خبرنگار تیتر شهر توضیح داد: به عبارت ساده تر می توان به این مساله اذعان داشت که مرکز ارتباطات به نوعی برفعالیت تمامی مجموعه روابط عمومی ها اعم از مناطق 22گانه شهر، معاونت ها، سازمان ها و شرکت های تابعه نظارت دارد.


احمد شهیدیان با تاکید بر اینکه تمامی امور مربوط به اطلاع رسانی و انتشاراخبار توسط این مرکز در گذشته انجام می شده است، افزود: همچنین تمامی رصد و پایش رفتار شهروندان نسبت به شهرداری و بالعکس رفتار شهرداری نسبت به مردم در این مرکز انجام می شود . به همین دلیل عدم آگاهی نسبت به کارکرد مرکز ارتباطات و از همه مهمتر به کارگیری افرادی که توان فعالیت دراین حوزه را ندارند، نه تنها به لحاظ علمی بلکه از نظر آگاهی، شناختی و دیدگاهی یک سوء مدیریت محسوب می شود.


وی با بیان اینکه مدیریت شهری در تهران در عین سادگی دارای پیچیدگی های خاص خود است، ادامه داد: بر این مبنا اگر حوزه فعالیت در شهرداری تهران به طور کامل از سوی مدیران انتخابی جدید شناخته نشود، پیامد شوم این انتصابات ادر حوزه روابط عمومی این خواهد شد که تمامی اختیارات مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران به صورت کلی و روابط عمومی معاونت ها، مناطق، سازمان ها و شرکت ها به صورت جزئی تر از دست خواهد رفت.


این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه شهرداری تهران مسئول تمامی انتصابات و انتخاب مدیران از پیمانکار گرفته تا مدیران روابط عمومی در بدنه مدیریت شهری است، بیان کرد: باید به این مساله توجه داشت که تمامی استخدام هایی که در حوزه شهری انجام می شود، به نوعی مسئولیت نظارت بر آن برعهده شهرداری تهران است.

این مساله از انتخاب یک پیمانکار ساده که وظیفه نگهداشت شهر را برعهده دارد، اما به دلیل عدم پرداخت معوقات اقدام به اعتراض در مقابل ساختمان شهرداری و شورای شهر تهران می کند تا یک کارمند شهرداری که به دلیل مشکلات پیش آمده اقدام به خودسوزی و خودکشی می کند؛ تا اتفاقات بزرگی که آسیب های بززرگتری را به شهرداری تهران وارد می کند، صادق است. عدم توجه به این مسائل به پاشنه آشیل شهرداری و آسیب پذیر بودن آن تبدیل خواهد شد.


به عنوان مثال تنها کافی است که یک نفر به دروغ ادعا کند که بعد از ابطال مصوبه برج باغ ها توانسته برای باغ 5000 متری خود مجوز برج باغ بگیرد. انعکاس همین شایعه و دروغ در فضای مجازی باعث خواهد شد تا برای مدتی هر چند کوتاه شیرازه کار از دست شهرداری تهران خارج شود. مانند اتفاقی که برای گوش بری یک کودک کار ایجاد شود و مسائلی از این دست که در این حوزه مثال زدن آن زیاد است.


شهیدیان با اشاره به موقعیت استراتژیک مرکز ارتباطات در بدنه شهرداری تهران یاداور شد: مدیران ارشد شهرداری تهران باید قبول کنند که یکی از وظایف اصلی مرکز ارتباطات مقابله با بحران های خبری و شایعه پراکنی ها از یک سو و از سوی دیگر تبیین برنامه های شهری دراین مجموعه برای شهروندان است.


وی با اشاره به عزل و نصب های جدید در مرکز ارتباطات تاکید کرد: وقتی ما در این دوره مدیریتی کمتر از 72 ساعت در مرکز ارتباطات یک نفر را عزل و یک نفر دیگر را مجبور به استعفا می کنیم، رویداد این اتفاق صرفا به دلیل دیدگاه های حزبی و جناحی و بوده نه به دلیل دیدگاه های سودمندانه برای شهرداری تهران.


بر همین اساس نیز باید منتظر عواقب بسیار بد این عزل و نصب های سفارشی مبنی بر ایجاد موج شایعه پراکنی های جدید و زیر سوال بردن فعالیت شهرداری تهران و از همه مهمتر سهم خواهی هایی که برخی از افراد در این میان برای به دست آوردن منافع خاص خود مطرح می کنند، باشیم.


جابه جایی بی قاعده مدیران، مرکز ارتباطات شهرداری تهران را با بحران مواجه کرده است


احمد شهیدیان جابه جا شدن مدیران مرکز ارتباطات را به دلیل سفارش های حزبی و قومیتی بزرگترین آسیب و آفت این مجموعه دانست و گفت: جابه جا شدن مدیران در مرکز ارتباطات خود یک اشتباه بزرگ و استراتژیک است، چرا که از همان ابتدا این انتخابات در دوره جدید نتها براساس روابط حزبی و سفارشی انجام شده است که اکنون پیامد این مساله روبه رو شدن مرکز ارتباطات با بحران بوده است.


وی با اشاره به فرآیند روابط عمومی شهرداری تهران در دوره گذشته مدیریت شهری افرود: در دوره 12 ساله مدیریت شهری سابق شهر تهران نهایت دو مدیر روابط عمومی تغییر کرد. این افراد به نوعی به حوزه رسانه واقف بودند و در این دوره کمترین تشنج رسانه ای را شهرداری تهران با آن مواجهه بود. دلیل بیان کردن این مقایسه نه برای دفاع از عملکرد مدیران قبلی روابط عمومی کل شهرداری و مرکز ارتباطات است بلکه به صورت خاص کارکرد روابط عمومی در مجموعه شهرداری تهران مد نظر است.


باید مدیران قبول کنند که شهرداری تهران در صف برآورده کردن انتظارات شهروندان برای بالا بردن کیفیت زندگی در این شهر قرار گرفته اند و تمام انتصاباتی که در این سازمان عمومی بزرگ در حال انجام است، باید به صورت کاملا شفاف به مردم اطلاع رسانی انجام شود چرا که بودجه این سازمان از جیب مردم تامین می شود.


به همین دلیل است که انتصاب مدیران خارج از ضوابط مشخص که اکنون به یک رویه در شهرداری تهران تبدیل شده، باعث می شود تا سیاست های مرکز ارتباطات تا این حد دستخوش تغییر شود.


به اعتقاد شهیدیان؛ متاسفانه در کشور ما وقتی یک نفر به عنوان مدیر ارشد یک مجموعه انتخاب می شود، در ابتدا در نظر دارد تا بدنه مجموعه تحت مدیریت خود را آنطور که خود می خواهد تغییر دهد. در حالی که این روش اشتباه ترین شیوه مدیریتی در کشور است.


وی با اشاره به فعالیت سال های اخیر مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران ادامه داد: زمانی که اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل شهرداری تهران به مرکز ارتباطات و امور بین الملل تبدیل و فعالیت خود را آغار کرد؛ تمام واحدهای روابط عمومی اعم از 22 منطقه، 9 معاونت و 123 شرکت و سازمان از آن حساب می بردند اما اکنون این قدرت نظارتی در این مجموعه نیست و ادارات، سازمان ها، مناطق و معاونت ها به صورت جزیره ای اداره می شود.


از همه مهمتر اینکه در نشست های ماهانه مرکز ارتباطات با روابط عمومی ها، مدیران دانش و اطلاعات خود را مطابق با سیاست های شهرداری تهران به روز می کردند. خود را ملزم به ارائه گزارش عملکرد در مجموعه ای که در ان خدمت می کردند، می دیدند اما اکنون چنین دیدگاه و روشی وجود ندارد.


انتصاب مدیران نا آشنا به حوزه شهری یک آفت است


انتصاب افرادی که در کارنامه مدیریتی خود حتی یک روز خدمت در مجموعه های عمومی بزرگی مانند شهرداری تهران را ندارند، یکی از آسیب هایی است که بدنه شهرداری به ویژه مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران را تهدید می کند. موضوعی که این استاد علوم ارتباطات نیز به آن اشاره کرد و یادآور شد: متاسفانه در حال حاضر انتصابات مدیران روابط عمومی در سازمان ها و شرکت ها و مناطق شهرداری تهران دستخوش تغییراتی شده است. در واقع افرادی به روی کار امده اند که نه آشنایی و نه ارتباط کاری با مجموعه شهرداری تهران داشته اند.


اگر یک نگاهی به سامانه شفافیت مدیران که شهرداری تهران راه اندازی کرده است، بیندازید می بینید که اکثر افرادی که جدیدا منصوب شده اند دانش رفتار اجتماعی را نداشته و در حوزه ارتباطات انسانی و روابط عمومی هیچ تجربه کاری و علمی ای ندارند. مدرک تحصیلتی بیشتر این افراد در حوزه های ریاضی، مهندسی و ... است. شاید دیدگاه این افراد، در نوع خود خوب و متفاوت باشد اما موضوع اصلی این است که در حوزه کار در شهرداری تهران دیدگاه انسانی، تاثیرگذاری بیشتری نسبت به سایر دیدگاه ها دارد. نبود این دیدگاه این می شود که شاهد نابه سامانی های زیادی در بدنه شهرداری تهران هستیم.


به عنوان مثال در شبکه های مجازی بیشتر این افراد در گیر دعواهای رسانه ای و مجازی ای هستند تا حرف خود را به مخاطبان خود یعنی رسانه ها ثابت کنند.


برخی نیز پا فراتر گذاشته و اقدام به انتشار توئیت هایی می کنند که بیشتر نشان دهنده سهم خواهی آنها از مجموعه شهرداری تهران است. این مدیران و افراد در سایه هر چند سعی دارند تا خود را خداوندگار رسانه و ارتباطات نشان دهند اما ناآگاهی آنها باعث می شود تا شکافی که اکنون در حوزه رسانه و شهرداری تهران ایجاد شده، عمیق تر شود.


به همین دلیل است که اعتقاد دارم در دوره جدید مدیریتی شهرداری تهران بعد از گذشت یک سال هنوز نتوانسته ایم عنان رسانه ای را به گونه ای به دست بگیریم که از موج های رسانه ای به سلامت عبور کنیم بلکه شرایط به گونه ای رقم خورده است که این رسانه ها هستند که برای شهرداری تهران تصمیم می گیرند تا برای تهران چه اتفاقاتی بیفتد!


افت جایگاه روابط عمومی با عزل و نصب های پی در پی در مرکز ارتباطات شهرداری تهران


بررسی ها نشان می دهد که دردوره جدید مدیریت شهری تهران، مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران از نظر شخصیصی و تاثیرگذاری با افت چشمگیری روبه رو بوده است که دلیل این اتفاق نیز انتخاب مدیران نا آشنا به شهرداری بوده است.


احمد شهیدیان درباره ای مساله نیز به خبرنگار تیتر شهر توضیح داد: متاسفانه باید به این موضوع اشاره کنم که هویت و شخصیتی که مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران توانست در عرض 4 سال به دست آورد، دردوره جدید در عرض همین یک سال همه را از دست داد و این اتفاق خوبی برای شهرداری تهران نیست.


به گفته وی؛ نکته قابل تاملی که اکنون مدیران ارشد شهرداری تهران در این دوره نسبت به روابط عمومی ها دارند، این است که به جای دادن مشاوره های عالی روابط عمومی ها به مدیران ارشد؛ آنها به دنبال این هستند تا روابط عمومی ها را در حد مدیران تدارکات و تشریفات تنزل دهند.


برخی از مدیران جدید بر این باورند که مدیران روابط عمومی در بدنه شهرداری تهران نباید در حد مشاوران عالی کارکرد داشته باشند و باید این اختیارات از آنها گرفته شود! با این طرز تفکر آن وقت ما به دنبال تبدیل تهران به شهر زیست پذیر و تربیت شهروند مشارکت پذیر هستیم!


این استاد دانشگاه تاکید کرد: زمانی که اداره کل روابط عمومی و امور بین الملل شهرداری تهران در دوره گذشته مدیریت شهری تبدیل به مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران می شود؛ هدف این بود تا این حوزه دارای یک قدرت بالا در سیاست گذاری، منش، تصمیم گیری و راهبری در حوزه شهرداری تهران شود.


اتفاقی که دردوره دوم مدیریت شهری هر چند به مدت کوتاه روی داد و شاهد حضور پر رنگ روابط عمومی ها بودیم. این اقدام به این دلیل در شهرداری تهران ایجاد شد تا از اتلاف سرمایه شهرداری تهران جلوگیری شود.


از همه مهمتر اینکه در دوره گذشته بسیاری از مواردی را که در حوزه تصمیم گیری مدیران بود اما متعلق به حوزه مدیریتی روابط عمومی ها بود، پس گرفته شد. مدیران روابط عمومی در بسیاری از نشست ها، همایش های شهری حضور پر رنگی داشتند و حتی مرکز ارتباطات به عنوان مجموعه تصمیم گیر و تصمیم ساز در این حوزه توانست برای دو دوره طرح گالری ای به وسعت یک شهر را برای مشارکت و آشنایی شهروندان با امکاناتی که از نظر فرهنگی، هنری و تاریخی در شهری که در آن زندگی می کنند، آشنا کند تا اگر فرصت دیدن موزه ها و گالری ها و ... را ندارند، می توانند گوشه ای از تاریخ و هویت خود را روی بیلبوردهای شهری ببینند.


اکنون کار به جایی رسیده است که مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداریی تهران حتی در اکران تبلیغات ابتدای و ساده شهرداری تهران دچار معضل است! دلیل این معضلات را می توان در نوع نگاه شهردار تهران جستجو کرد که وی نتوانسته تا کنون برای مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران که به نوعی چشم و گوش مدیریتی او در پایتخت است؛ ارزش و اعتبار مناسبی قائل شود.


بی توجهی مدیران شهری به دستورالعمل جامع انصاب مدیران روابط عمومی


انتصابات خارج از قاعده یکی دیگر از مشکلاتی است که در یک سال اخیر مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران با آن روبه رو بود.


احمد شهیدیان در این باره نیز به خبرنگار تیتر شهر گفت: در گذشته در مرکز ارتباطات شهرداری تهران یک دستور العمل جامع و کاملی وجود داشت که توسط اساتید رشته روابط عمومی نه صرفا اساتید به اضافه دست اندرکاران این حوزه مانند دکتر کاظمی دینان، ساعی، لعلی و ... نوشته شد.


در واقع این دستور العمل این امکان را برای مرکز ارتباطات ایجاد می کرد تا مدیران روابط عمومی را بر اساس شاخصه های تعیین شده به مانند دانشتن حداقل دانش کارشناسی روابط عمویمی انتخاب کند. اگر افرادی که کاندید بودند تحصیلات مرتبط با این حوزه را نداشتند، مجبور بودند تا به مدت یک سال این دوره ها را در مرکز ارتباطات بگذرانند تا با واقعیت روابط عمومی بیشتر آشنا شوند.


به اعتقاد وی؛ روابط عمومی شهرداری تهران با روابط عمومی تمام ارگان های هم تراز، بالاتر و پایین تر از خود تفاوت های زیادی دارد. مدیران شهری باید این واقعیت را بپذیرند که نوع خدمات رسانی آنها در نهایت منجر به برآورده شدن انتظارات شهروندان برای زندگی دراین شهر ختم می شود.

اما متاسفانه در دوره جدید مدیریت شهری با تغییر سیاست شورای شهر و انتخاب شهردار سابق یعنی محمد علی نجفی تمامی ساختارهای موجود در مرکز ارتباطات به عنوان یک سازمان جامع و روابط عمومی سایر سازمان ها و مناطق زیر مجموعه شهرداری تهران به هم ریخت.


باز به این نکته تاکید می کند که روی صحبت من انتخاب افرادی مانند عارف نیا و کریمی نیست هر دو نفر در حوزه روابط عمومی حتما کارنامه درخشانی نیز داشته اند، اما موضوع اصلی در این میان عدم درک این دو بزرگوار از مرکز ارتباطات و شهرداری تهران است که در نهایت باعث شد تا شاهد انتصابات حزبی و قومیتی در یک جایگاه بسیار حساس به نام روابط عمومی مناطق و سازمان ها باشیم. به جرات می توان گفت که این رویکرد بزرگترین ضربه را به حوزه روابط عمومی شهرداری تهران وارد کرد.

وقتی مدیران جدید روابط عمومی در بدنه شهرداری تهران نمی توانند یک اتفاق ساده در منطقه به راحتی مدیریت کرده و جواب سوالات رسانه ها را به صورت منطقی بدهند؛ این ضعف به این دلیل است که فردی که روابط عمومی منطقه و یا سازمانی را در مجموعه شهرداری تهران برعهده دارد، هنوز نمی داند که خود را باید زیر مجموعه مرکز ارتباطات بداند، یا شهردار منطقه و مدیر سازمان و از همه مهمتر اینکه خود را باید وام دار فردی که سفارش وی را کرده است، تلقی کند به همین دلیل است که اعتقاد دارم در دوره جدید مدیریت شهری بزرگترین خیانت به روابط عمومی شهرداری تهران شد.

 

در گذشته مدیران روابط عمومی، مدیریت بحران را بلد بودند


مدیریت بحران هایی که امکان دارد برای مجموعه شهرداری تهران به صورت کلی و یا مناطق، سازمان ها و شرکت های زیر مجموعه این نهاد عمومی به وجود آید؛ یکی از وظایف مدیران روابط عمومی است که در دوره گذشته در این رابطه آموزش های لازم را دیده بودند. اما در این دوره بسیاری از مدیران انتصابی این حوزه حتی توان مدیریت بحران رسانه ای را ندارند.


احمد شهیدیان با تایید این موضوع عنوان کرد: به عنوان مثال در زلزله سال گذشته تهران، بسیاری از مدیران روابط عمومی شهرداری و معاونان مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران زودتر از مسئولان هر نهاد دیگری در ستاد مدیریت بحران حاضر بودند تا بحران پیش آمده را مدیریت رسانه ای و خبری کنند. این موضوع نشان دهنده احساس مسئولیت بالای این افراد بود که باید به شهردار تهران و رسانه ها و شهروندان پاسخ می دادند.


اما متاسفانه با تغییراتی که در بدنه مرکز ارتباطات و روابط عمومی سازمان های زیر مجموعه شهرداری تهران به وجود آمد؛ اعتقاد دارم که دیگر این آمادگی حداقل در میان مدیران روابط عمومی مجموعه وجود ندارد.


وی با تاکید بر اینکه دیگر کمیته ای تحت عنوان کمیته انتصابات در مرکز ارتباطات وجود ندارد تا بر نحوه انتخاب مدیران این حوزه نظارت کافی داشته باشد، تاکید کرد: تنها کافی است که مدیران روابط عمومی از سوی یک فرد به مجموعه ها سفارش شده و یا انتخاب شهردار یکی از مناطق باشد. همین موضوع در انتصاب وی در جایگاه مدیر روابط عمومی کفایت می کند. در حالی که در دوره گذشته کمیته انتصابات رصد توان مدیریتی و اجرایی مدیران روابط عمومی را به طور کامل رصد می کرد.


جلوگیری از انتصاب مدیران سفارشی تنها راهکار بازگذشت قدرت به مرکز ارتباطات شهرداری تهران


این استاد دانشگاه اعتقاد دارد که باید تلاش کرد تا جایگاه مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران بیش از این تضعیف نشود و تنها راهکار این بازگذشت قدرت جلوگیری از انتصابات قومیتی و سفارشی دربدنه روابط عمومی های شهرداری تهران خواهد بود.


موضوعی که احمد شهیدیان نیز با تاکید به ان گفت: به هر حال شهردار تهران امکان دارد که براساس قانون جدید تا 20 روز دیگر پست خود را به عنوان مدیر ارشد اداره شهر تهران ترک کند تا فرد دیگری جایگزین وی می شود. اما حتی اگر این اتفاق نیز نیفتد باید شهردار تهران به این مساله آگاه باشد که انتصابات سفارشی، حزبی و قومیتی را در مجموعه روابط عمومی شهرداری تهران کنار بگذارد.


دومین نکته ضروری این است که باید برای ارتقای جایگاه روابط عمومی در شهرداری تهران از نیروهای قدیمی این مجموعه استفاده شود. این در حالی است که شرایط در دوره جدید مدیریت شهری به گونه ای شده است که گویا با تغییر مدیریت در این کلانشهر یک انقلاب بزرگ روی داده است. به این معنا که سیستم مدیریتی جدید، مدیران سابق شهرداری را به هیچ عنوان قبول ندارد به همین دلیل سعی شده است تا تمامی مدیران سابق به ویژه در بخش روابط عمومی به مرور کنار گذاشته شوند.


نمونه این ادعا نیز کنار گذاشتن آرش ظفری معاون روابط عمومی مرکز ارتباطات بود که به اذعان تمامی مدیران روابط عمومی بار مسئولیتی را در مرکز ارتباطات بردوش داشت. نام بردن این افراد نه برای حمایت از وی بلکه برای نشان دادن جایگاه و اختیاراتی است که در این حوزه وجود داشت؛ است.


به گفته شهیدیان سومین راهکار برای بازگذشت قدرت و اختیارات به مرکز ارتباطات و امور بین الملل شهرداری تهران این است که شهردار پایتخت به این مرکز به عنوان یک مجموعه استراتژیک بال و پر بدهد نه اینکه بال و پر را از این مجموعه بگیرند!


رویکرد کنونی ای که از سوی شهردار تهران نسبت به مرکز ارتباطات وجود دارد، باعث خواهد شد تا برخی افراد سودجود، اتفاقات ساده را در حوزه مدیریت شهری به یک جنجال بزرگ تبدیل کنند.


بررسی ها نشان می دهد که جمعیت آماری خانواده روابط عمومی در شهرداری تهران 4000 نفر است. به همین دلیل است که باید به جایگاه روابط عمومی در بدنه شهرداری تهران احترام بگذارند.


در دوره های گذشته تلاش شد تا از درون این خانواده بزرگ مدیران با تجربه در حوزه روابط عمومی پرورش یابند و از نخبگان این حوزه همیشه حمایت شده است اما در دوره جدید اتفاقی که در این حوزه افتاد به حاشیه راندن نخبگان روابط عمومی در شهرداری تهران بود.


شهردار تهران باید به این موضوع توجه داشته باشد هر فردی که به عنوان مدیر مرکز ارتباطات و یا مسئول روابط عمومی سازمان های زیر مجموعه از بیرون در صدد تصاحب این پست است، باید سه سال در بدنه شهرداری تهران حضور داشته باشد تا دانش و اگاهی خود را به شهر، شهرداری، شهروندان و رسانه های این حوزه افزایش دهد.


در گذشته شهرداری تهران برای تربیت این افراد هزینه های زیادی را انجام داده است و ورود افراد نا آشنا به این حوزه به معنای هدر دادن این هزینه هاست.

 

 

منبع : تیترشهر 

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار